حس چقدر باید عمیق باشد...
شاید همیشه این سؤالی برای نویسنده ها یا خواننده ها باشد که : تجربه یا احساس چقدر باید عمیق باشد و به عمق برود تا بشود از آن داستانی نوشت که تأثیر بگذارد؟ البته احساسات عمیق همیشه رمان عالی به وجود نمیآورد و تجربه، شاید، همیشه به آن عمقی که منبع آفرینش هنری باشد نمیرود. اما این دیگر قطعی است که تجربیات دست دوم و احساسات لمس نشده و نقل حوادثی که نویسنده در آن ها دستی از دور بر آتش داشته ولی خود را مجری نقش اول القا می کند، هرگز آن اثر عمیقی که انتظار دارد نمیگذارد و خواننده، مچ او را باز میکند.
شاهدش هم تصحیح متن هزار و یک شب طسوجی توسط محمد بهارلو است، که داستان "شهرزاد" نوشته است.
... محمدبهارلو به سايت خبري خانهي هنرمندان ايران گفت: علاوه بر اينها معاني واژگاني كه به منظوري غير از معناي مرسوم درمتن هزار و يكشب به كار رفتهاند نيز در حاشيه و در آخر كتاب آورده شده و مضاف بر آن آيات و احاديث و اصطلاحات عربي آن نيز به فارسي برگشتهاند.
او در پاسخ به اين سوال كه كي اين كتاب را منتشر خواهيد كرد؟ گفت: مشخص نيست. معذوريتهايي وجود دارد و موانعي.
كتاب بهارلو اگر منتشر شود پاراگرافبندي، نشانههاي سجاوندي و شكل صفحات آن غير از «هزار و يكشب»هايي است كه تا به حال درآمده.
به زعم او هيچكدام از «هزارويكشب»هايي كه تا امروز در كشور درآمدهاند اصالت و صحت متن اصلي را ندارند...
متن بالا در سایت خانهء هنرمندان ایران چاپ شده است.
به نظرم همتی که بهارلو به خرج داده است، قابل تقدیر است و کاری است استثنایی. سر و صدایش باید بیش از این ها باشد. اما همین سایت مقالهء صفحهء اولش را به مصاحبه با لیلی گلستان اختصاص داده، که خواهر ابراهیم خان است و این روز ها حسابی پاپیولار شدهاند...
چهارشنبه، اسفند ۲۴، ۱۳۸۴
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر