چهارشنبه، شهریور ۲۵، ۱۳۸۸

دوشنبه، شهریور ۲۳، ۱۳۸۸

چهارشنبه، شهریور ۱۸، ۱۳۸۸

برگی از تاریخ

1-در خبرها آمده بود که یوشکا فیشر، وزیرخارجهء سابق آلمان به مقامات ایران توصیه کرده که تاریخ بخوانند.
2- در بیانیه شماره 12 آمده است: مراقب باشيد كه آنها شما را تحريك نكنند و به هنگام نابود كردن خود به كاشانه و كشورتان لطمه نزنند.

شاید بد نباشد غیر از مقامات، بقیهء مردم هم تاریخ بخوانند.
منبع: قتلگاه ركس ضميمه كتاب همشهري 29 مرداد نوشته عباس سليمي نمين

«چند هفته بعد در ملاقات روزانه با شاه اعليحضرت كه به وضوح نگران و برآشفته بود به اويسي گفت: وقت آن است كه به اين بي نظمي پايان داده شود بايد جلوي آن را گرفت. اويسي كه خود در هچل افتاده بود جواب داد: سربازان من در زره پوش هاي خود در خيابان ها مستقر شده اند، مردم به طرف آنها مي‌روند ، با آن‌ها دست مي‌دهند و گل ميخك قرمز به آنها مي‌دهند . آنان سربازان را برادر خود خطاب مي‌كنند؛ سربازان من ديگر به روي مردم آتش نمي‌گشايند ... شاه مدتي به فكر فرو رفت سرانجام گفت: اگر طبق يك نقشه، كماندوها به سربازان شما در خيابان حمله كنند و عده‌اي را بكشند چه؟ به اين ترتيب بقيه برآشفته مي‌شوند و به سمت جمعيت شليك مي‌كنند . نظرت در اين مورد چيست؟»
(خاطرات منصور رفيع زاده ، آخرين رئيس شعبه ساواك در آمريكا ، ترجمه اصغر گرشاسبي ، انتشارات اهل قلم ، سال 1376 صفحه 367)
[در ادامه آقاي سليمي نمين توضيح مي دهد كه در چند شهر بزرگ كشور چون تهران ، مشهد، اصفهان و... برخي ارتشي ها توسط كماندوهاي گارد جاويدان كشته و بعضا قطعه قطعه شدند و اجساد آنها در پادگان ها به نمايش درآمد كه اين امر موجب تحريك ارتش شد و قتل عام هايي را به دنبال داشت...]
در بخش ديگر از صفحه 331 خاطرات آقاي رفيع زاده نقل شده :
«در اين هنگام تيمسار (نصيري) صورت خود را با دستانش پوشاند. سپس دستانش را برداشت و با صدايي كه انگار از ته چاه در مي‌آيد ادامه داد: مي داني هفته گذشته چند تا مرسدس بنز را داغان كرديم؟ چندتا آتش سوزي در منطقه تجاري شهر راه انداختيم ؟ چه تعداد آدم درجا كشته شدند؟ و هنوز كافي نيست! او (شاه) امروز به من گفت اين كافي نيست. بيشتر بكشيد! بيشتر آتش بزنيد. من ديگر نمي‌توانم من هم وجدان دارم. من هم فرزند دارم.به خاطر خدا به من بگوييد دليل اين كارها چيست؟ براي اينكه چنين نشان داده شود كه اين اعمال تروريستي است براي اينكه به مردم قبولانده شود كه دشمناني وجود دارد و اين دشمنان كمونيست هستند.»

چهارشنبه، شهریور ۱۱، ۱۳۸۸

قانون‌گریزی مسؤلین و سقوط اخلاقی مردم

[متعاقب دزدی یک چمدان پُر در اردوگاه کار اجباری ترزین]

این شکل دزدی را یقیناً می‌توان به بدبختی و گرسنگی نسبت داد، اما فکر می‌‌کنم آن‌چه بعدها در رژیم کمونیستی دیدم مرا متقاعد کرد که علت‌های این نوع دزدی عمیق‌تر از این مسائلی است که باز گفتم. در آن زمانی که رژیمی جنایتکار قواعد قانون را به کلی زیر پا می‌گذارد، در آن زمانی که جرم و جنایت مجاز شمرده می‌شود، در آن زمانی که معدودی که فراتر از قانون هستند می‌کوشند دیگران را از شأن و کرامت و حقوق اولیه‌شان محروم کنند، اخلاق عمیقاً آسیب می‌بیند. رژیم‌های جنایتکار به خوبی از این امر آگاهند و آن را می‌شناسند و سعی می‌کنند با ایجاد وحشت، شرف و رفتار اخلاقی آدمیان را به مخاطره اندازند، شرف و اخلاقی که بی آن، هیچ جامعه‌ای، حتی جامعه‌ای تحت حکومت چنین رژیمی نمی‌تواند بپاید. اما بر همگان معلوم شده است که ترور و وحشت وقتی که مردمان انگیزه‌ای برای رفتار اخلاقی دارند نمی تواند به جایی برسد یا چیزی به چنگ آورد.
روح پراگ
ایوان کلیما
ترجمه خشایار دیهیمی
نشر نی-1387
صص 24 و 25