آدم چی بگه؟
چند وقت پیش مصاحبه‌ای با مهاجرانی سرباز وطن که در انگلستان خانهء شخصی دارد و تست انگلیسی می‌خورد، در سایت فیلتر شدهء گویا چاپ شد. رئیس اعظم سازمان سانسور ایران، افاضات آبکی ای فرموده بودند که مریدان در وطن برایش سینه چاک کردند. از جمله افتخارات ایشان برداشتن عکس خانوادگی با ابراهیم گلستان بود که با افتخار (و دهن کجی به ما ها) زینت بخش مقاله شده بود.
از آن جایی که مهاجرانی ادعای شاهنامه شناسی دارد، این سؤال برای آدم پیش می‌آید که چطور سراغ شاهرخ مسکوب نرفته؟ با کم و کیف اطلاعات خودش به قول امروزی ها مشکل داشته؟ حتماً اولاً مسکوب به روی خودش نمی‌آورده ثانیاً آنقدر شعور داشت که از عوامل سانسور توقع چندانی نداشته باشد. یا این‌که مسکوب کاخ آن‌چنانی مثل مال ابراهیم خان نداشته، و چشم ایشان را نگرفته؟
این مقاله را درشرق بخوانید.
ای روزگار....
شنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۸۵
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
پستها
۲ نظر:
روح بازیگوش :
والله من اگه میدونستم آدم چی باید بگه همون هفتهء قبل که اینو خوندم مینوشتم , ولی فقط اینو میدونم که وقتی یه هفته ست وبلاگ رفیق آدم آپدیت نشده آدم باید یه چیزی بگه . واسه همین هم گفتم . یه چیزی .
سلام
در نوشته هاتون اشاره ای به تقی مدرسی کرده بودید. من هر چه کردم نسخه ی الکتریکی "یکلیا و تنهایی او" را نتوانستم پیدا کنم. می توانید کمکی بکنید و لینکش را برایم بفرستید یا اقلا نام انتشاراتی که آن را چاپ کرده بگویید؟ ممنون می شوم...
ارسال یک نظر