ترجمه به روايت ضربالمثل
- مترجم ترجمهاش نقص داشت مي گفت فارسى نقص داره.
- در تأليف لذتى است كه در ترجمه نيست.
- مترجم بايد يك سوزن به خودش بزند، يك جوالدوز به خواننده.
- آرزو بر مترجم تازه كار عيب نيست.
- مترجم بايد امين باشد؛ نويسنده وكيل و وصى نمىخواهد.
- مترجم ناشى خوش سليقه از آب در مىآد.
- مترجم جائزالخطاست.
- مترجم بايد به هر ساز نويسنده برقصد.
- مترجم كه دو تا شد، ترجمه يا شور مىشود:overtranslation، یا بىنمک: undertranslation
- آنقدر ترجمهاش بد بود كه ناشر هم فهميد.
- مترجم عاقل دو بار ترجمهاش ممنوعالچاپ نمىشود.
- خيلى مترجم خوبيه، سراغ كارهاى سنگين هم مىره!
- مترجم خوب هم داند و هم پرسد؛ مترجم بد نه داند و نه پرسد.
- متن خوب نمىبيند وگرنه مترجم قابلى است.
- ترجمانى نه پيشهاى است كز آن/ رسدت نان به ترّه، تره به دوغ
دکتر علی خزاعی فر/مجله بخارا
پنجشنبه، دی ۰۸، ۱۳۸۴
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲ نظر:
یا مکن با مترجمان دوستی
یا بنا کن مغزی در خور خوندن ترجمه
ترجمه اش تو انتشاراتی نمیرفت , پاورقی به دمبش بستن
:D
ارسال یک نظر