پنجشنبه، آبان ۱۱، ۱۳۸۵

...از طرفي

توسعه، پاسخي است به تقاضا (هاي) توسعه يافته.
تقاضاهاي توسعه يافته، هم از طرف افراد هم نهادها و موسسه‌ها.
مثال:
- حضور شير با تاريخ مصرف درج شده در بازارها و استقبال خريداران به طوري كه به تدريج (علاوه بر يا صرف نظر از فشار مؤسسه هاي نظارت كننده) توليد كنندگان شير مجبور به رعايت شوند.
- تقاضاي جاده‌هاي خوب و ايمن براي اتومبيل‌هاي توليد اقتصاد داخلي به منظور جلب مصرف كنندهء داخلي (كه قاعدتاً در يك اقتصاد سالم مصرف كنندهء بي اهميتي محسوب نمي‌شوند. اشاره مي كنم به توليد اتومبيل‌هاي پر قدرت در آلمان و سقف سرعت قانوني كه در جاده‌هاي آن‌جا اعمال مي‌شود و اعتراض خريداران و توليدكنندگان كه مآلاً منجر به ساخت جاده‌هاي ايمن مي‌شود.)
-سرمايه گذاران خارجي در كشورهاي آفريقايي فقير با مشكل كمبود تقاضاي داخلي مواجه هستند و با وجودي كه دولت‌هاي (اكثراً بي كفايت و فاسد) آن‌جا درهاي خود را به روي سرمايه‌هاي خارجي گشوده‌اند، علاوه بر بي ثباتي سياسي، به دليل تقاضاي پايين داخلي براي توليدات مطابق استاندارد بين‌المللي خود (بازارهاي صادراتي) براي ورود به اين كشور ها رغبتي ندارند.
و هزاران مثال ديگر.
پس وجود تقاضاي توسعه يافته اسباب مهمي در رسيدن به توسعه است.
تحصيل و سوادآموزي يكي از ابزارهاي توليد تقاضاي مؤثر است. البته سطح درآمد عامل مؤثرتري است ولي در كشورهاي فقير، عمدتاً به دليل عدم تكافوي درآمد‌هاي دولت، سطح خدماتي مانند بهداشت و آموزش، كه قاعدتاً از وظايف دولت است، پايين است. يعني در يك كشور فقير مثل كشورهاي فقير زير صحراي آفريقا، تقاضا پايين است به دليل فقر و سواد (وغيره).
پس دانشگاه‌ها و و دبيرستان‌ها آدم‌هايي تربيت مي‌كنند كه در آينده بازوي توسعهء كشور شوند، هم با درآمد بالاتري كه با سواد بيشتر كسب مي‌كنند، هم با ايجاد تقاضاي توسعه يافته. مثلاً شكايت به سازمان‌هاي متولي حفظ بهداشت مملكت به دليل توالت هاي كثيف مسجدها و ...
بحث توسعه نيروي انساني و تأثير آن در توسعه يافتگي البته مفصل است.
غرض:
چند روز پيش بنا به اجبار (!) به توالت فرودگاه امام خميني رفتم (توالت عمومي به معني واقعي چون درش نه دستگيره داشت نه قفل فقط جاي نصب داشت). وقتي سيفون زدم، نظافت‌چي گفت: از صبح تا حالا تو اولين كسي هستي كه سيفون زدي.

در حاشيه: در اوايل دههء هفتاد ميلادي، معيار درآمد سرانه، شاخص توسعه‌يافتگي بود و سال‌ها بود كه سوئيس در صدر بود. بعد با بروز شوك‌هاي نفتي 1973 و 1979 ، كويت با جمعيت اندك و درآمد بسيار بالا، طبق آن معيار، در صدر كشور‌هاي توسعه يافته قرار گرفت در حالي‌كه فقط يك قلم را بگويم كه بيماران كويتي براي معالجه مجبور بودند به ايران بيايند و در كشور خودشان امكان درمان نبود.
بعد معيار‌هاي ديگري را UN وارد محاسبات خود كرد.
يعني (با توجه به سيفون فوق -افسر وظيفه‌ها خاطرات غم‌انگيز بيشتري دارند) علي‌رغم تعداد قابل توجه افراد تحصيل‌كرده در ايران، تا دست‌يابي به توسعه هنوز راه درازي داريم.
قوهء قضائيهء معتبر و قابل اتكا البته ابزاري حياتي است.

۴ نظر:

ناشناس گفت...

دو نقطه نمه نه؟....يعني چه فرمايش ها...اقتصاد كلان يعني همين چيز ها ديگه؟...بحث هم نداره...نمي دونم حضرت بني صدر آورنده اقتصاد اسلامي اگر بود چه مي گفت...هرچند آن شخصيت برجسته هم چنان به ماله كشي هاي اقتصادي خود در بلاد كفر مشغول اند...ببينم اين پسوند هميشه گي «اسلامي»...جداي از سياسي بازي ها به نظر شما چه خاصيت سازنده-اي داره؟...والا ربط-اش تو مخ پوك من كه تا حالا پيدا نشده.

مرغ آمین گفت...

سلام و چشم ما روشن!
در بيمه و بانكداري اسلامي مالزي پيشرفتهايي كرده( Takaful) البته در كنار بخش متدوال بين المللي، يك سكتور بسيار جزيي است. شعبه هايي هم در كشورهاي ديگر دارد. تا آنجايي كه من ميدانم پايهء آن عمليات پولي بدون بهره (ربا) است. در بيمه، بيمه هايي هست كه سود به بيمه گذار مي دهد http://www.takaful-malaysia.com
با شعار كه كاري پيش نمي رود.

ناشناس گفت...

ممنون که ما رو آدم حساب کردید و جواب دقیق و مفید دادید...ایشالا خیر از جوونی تون ببینید.

مرغ آمین گفت...

چه حرفها! اختيار داريد