این مطلب در صفحهء آخر روزنامهء اعتماد یکشنبه 18 فروردین، در حاشیهء صفحه چاپ شده است. اگر با این لینک میتوانید پیدایش کنید، این هم لینک. من لینک مشخصتری پیدا نکردم این شد که خود مطلب را اینجا کپی کردهام.
از ابراهیم رها
خواب میبینم که در یک اتاق نشستهام، در کنارم متکی (وزیر امور خارجه)، رحمتی (وزیر راه) و پورمحمدی (وزیر کشور) نشستهاند. متکی خلق خوشی ندارد و میگوید به من تکیه نده، خودم را کنار میکشم که یکی میگوید نفتی نشی، نگاه میکنم میبینم وزیری هامانه وزیر سابق نفت دارد وارد اتاق میشود. با جمع سلام علیک میکند و به در ورودی اشاره میکند. نگاه ها به سمت در برمیگردد، میبینم دانش جعفری وزیر اقتصاد با کتی که آن را روی دوش انداخته وارد میشود، میگوید و علیکم، پورمحمدی میپرسد چی شد؟ جواب میدهد « حالا ما گفتیم استعفا دادیم، شما هم بگین استعفا داده، واسه ما خوبیت نداره، آره.» رحمتی میپرسد حالا چطور میشه یعنی؟ زیر لب میگویم خیالی نیست الهام هست دیگه. پرویز کاظمی وزیر برکنار شده رفاه میرود چایی بیاورد. پرویز ناظمی اردکانی میگوید برای آنکه حوصله مان سر نرود بیایید بازی کنیم، هم سرگرم میشویم هم یک کار گروهی انجام دادهایم. میپرسم ببخشید شما وزیر چی بودید برکنار شدید؟ میگوید تعاون، از دانش جعفری میپرسم، واسه چی برکنارت کرد؟ میگوید در سیاستهای پولی و مالی اختلاف داشتیم. میگویم «مگه مهمه؟، از قدیم گفتن پول چرک کف دسته. سیاست هم که پدر و مادر نداره، پس اختلاف واسه چی. میذاشتی راحت کارش رو بکنه.» میگوید خب کارش رو کرد دیگه، از حرف دانش جعفری، در خواب، خندهام میگیرد، نکته ظریفی است و از اعضای دولت نهم بعید.
یک دفعه خاتمی در اتاق را باز میکند و رو میکند به پورمحمدی میگوید؛ «آخه این رای بود شما شمردین؟ مگه من درخواست بازشماری نکردم؟» پورمحمدی میگوید اول باید بررسی کنیم ببینیم این درخواست درسته یا نه.
رو میکنم به متکی میگویم مشکل تو چیه؟ میگوید اینکه امریکا هنوز وجود داره، به رحمتی نگاه میکنم خودش میگوید ما وزیر راه و ترابری هستیم، طبعاً در رفت و آمدیم. میگویم این دولت است یا ترمینال، بس که شما در رفت و آمدید، همه مشغول چای خوردن میشوند. زیر لب میگویم واقعاً چه صدا کنم تورو. میپرسند منظورت به کیه؟ میگویم هیچی با خودم بودم.
دوشنبه، فروردین ۱۹، ۱۳۸۷
اتاق استعفا
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر