یک کوچولو از زونتاگ
امروز یک داستان کوتاه از زونتاگ خواندم. یک کتاب که کلش یک داستان است. در سال 1986 که جان آپدایک سردبیر کمکی نیویورکرز بوده، در نیویورکرز چاپ شده. همانسال بهترین داستان کوتاه آمریکایی شده، جزو بهترین داستانهای کوتاه دههء هشتاد آمریکاست و در محموعهء بهترین داستانهای کوتاه قرن هم آمده است.
قهرمان داستان اسم ندارد، ولی تا دلتان بخواهد داستان پر از اسم است. داستان از گفتگوهای جسته و گریخته تشکیل شده. قهرمان داستان مریض است، گرچه مشخص است که ایدز دارد ولی اسم بیماری در کتاب نمی آید. مثل خودمان که اسم مرضهای بد را نمیبریم مبادا قدرت مرض زیاد شود.
ضمائر مذکر و مؤنث خیلی به نویسندههای فرنگی کمک میکند. به نظرم خوب میتوانند مانور بدهند. ولی بنده هم بنا دارم این را ترجمه کنم. با این داستان که نمی دانم چرا تا به حال کسی ترجمه نکرده، یک دست و پنجهای نرم کنم!
چهارشنبه، اردیبهشت ۲۷، ۱۳۸۵
سوزان زونتاگ
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲ نظر:
سلام عزيز.افتخار دهيد تا تبادل لينك داشته باشيم با ايميل جواب دهيد منتظرم
سلام
دوست گرامی
بنده وبلاگی دارم با داستانهای کوتاهی که در آن منتشر شده
مشتاقانه منتظر حضورتان هستم
ارسال یک نظر