یکشنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۳۸۵

حافظه هم خوب چیزی است

گلشیری




البته این سخرانی گلشیری همه‌اش خواندن دارد، من همان موقع در کارنامه خوانده بودم، اما این قسمتش را که دلم را خنک می کند این‌جا می‌گذارم. اشاره می‌کنم که چندی پیش مهاجرانی مصاحبه‌ای در کسوت یک ادیب تمام عیار، تا حدی "گلستان"ی اش به جهت تمول و غیره، کرده بود که طرفدارانش خودکشان کردند از این ادیب فرزانه‌ای که دارند....

...
درسال گذشته در هر دو فهرستي كه دست به دست گشته و گويا قرار بوده به قتل برسند، نام من هم آمده. دوبار مشخصاً كساني سعي كردند ما را بربايند، كه اگر گفته هاي بعضي دوستان را بپذيريم كه كساني را دركمين ما ديده اند، مي توانم بگويم كه من اكنون از سر اتفاق است كه ا ينجا ايستاده ام.
درتلويزيون كشور من مرا جاسوس سيا خوانده اند و در روزنامه هاي وابسته به جناح راست جاسوس سفارتخانة آلمان و به هنگام استيضاح وزير ارشاد، نمايندگان مخالف دولت دو بار به اسم از من نام بردند. و وزير در دفاع ازعملكردش گفت كه به كتاب ايشان اجازه نداده ايم . پس انگار اجازة انتشار ندادن به اثري از من درنظر نمايندگان مجلس از اقدامات مثبت وزير ارشاد بود.
....

هیچ نظری موجود نیست: