شنبه، شهریور ۱۹، ۱۳۹۰

کوبایی ‏ها و نرخ باسوادی

جان دوس پاسوس در کتاب خاطراتش می‏گوید:

«کارگران کارخانهء سیگارسازی هم صحبت‏ ها‏ی جالبی بودند، مطلع و به طرز حیرت انگیزی پر مطالعه. کار پیچیدن سیگارها را کارگران ماهر انجام می‏ دادند. ضمن کار پشت آن میز‏ها‏ی دراز،عادت داشتند برای هر میز یک نفر را استخدام کنند تا برایشان بخواند. کارگران مشتاقانه گوش می ‏دادند، نه فقط به روزنامه‏ ها‏ی سوسیالیستی، بلکه به رمان‏ ها‏ی قرن نوزدهم نویسندگان اسپانیایی و ترجمه ‏ها‏ی کتاب‏ ها‏ی داستایفسکی و تولستوی.»

فرمایشات جناب دوست عزیرم جان دوس پاسوس مربوط است که به دههء بیست میلادی و دیدار از کی وست. کی وست در انتهای طنابی که به دم فلوریدا وصل است قرار دارد و از آن جا سنگ پرت کنی می‏افتد توی کوبا.

جمعه، شهریور ۱۱، ۱۳۹۰

جان دوس پاسوس

جان دوس پاسوس، نویسندهء آمریکایی(1897-1970) از نسل سرگشته، همدورهء همینگوی، فیتزجرالد و فاکنر، با تحصیلات ممتاز – انگلستان؛ آمریکا: چوت اسکول، هاروارد؛ اسپانیا؛ و سوربن فرانسه- در جنگ بین الملل اول قبل از ورود آمریکا به جنگ به عنوان نیروی داوطلب و رانندهء آمبولانس در اروپا خدمت کرد و پس از آن رشتهء مردم شناسی سوربن را رها کرد و به قصد دیدن پرشیا از راه آب و خشکی به سمت خاور نزدیک و میانه راه افتاد. او شوروی کمونیستی قحطی زده و تیفوسی و ترکیه ای که یونان و انگلستان و آمریکا هر کدام یک گوشه اش را می کشیدند و ایران را وقتی که هنوز رضاخان در قدرت بود و مالاریا بی داد می کرد و مختصر جاده ای که داشت در غرب کشور بود و انگلیسی ها برای حمل و نقل نظامی صاف و صوفش کرده بودند و سوریه را که انگستان اداره می کرد و راهزن ها به کاروان های شتر حمله می کردند، دید و گزارش آن را در خاطراتش نوشت.

او در سن 24 سالگی دو رمان چاپ شده داشت: اولی One Man’s Initiation (آغاز یک مرد؟) و دومی سه سرباز که رمانی ضد جنگ است.