سه‌شنبه، مرداد ۲۰، ۱۳۸۸

مبارک باد بر تو این مسلمانی

زاهدی به می‌خانه، سرخ رو ز می ‌دیدم
گفتمش: مبارک باد بر تو این مسلمانی

زلف و کاکل او را چون به یاد می‌آرم
می‌نهم پریشانی بر سر پریشانی

خانه‌ی دل ما را از کرم، عمارت کن!
پیش از آن‌که این خانه رو نهد به ویرانی

هیچ نظری موجود نیست: