دوشنبه، تیر ۱۸، ۱۳۸۶

ترجمه


دور و نزدیک می شنوم افرادی، برای تحقیر مترجمی، می‌گویند از فرهنگ‌نامه‌ها استفاده می‌کند، لابد منظورشان این است که یا مترادف حاضر آماده‌ای در ذهن ندارد یا معنی کلمات را بلدنیست.
به نظر من، لغت حفظ بودن از ملزومات مترجمی نیست، اصلاً. به همین دلیل دانشجو ها و فارغ‌التحصیلان ادبیات انگلیسی را واجد شرایط ترجمه نمی‌دانم.
انتخاب مناسب واژه‌ای در اولین نگاه، هنر نیست. مارکز می‌گوید هرگز بدون استفاده از فرهنگ‌لغات، نامه ننوشته است. پروست برای ترجمه از انگلیسی به فرانسه، تمام دور خودش روی تخت‌خواب را پر از دیکشنری کرده بود.
دانستن زبان مقصد (مادری) و درک لحن و آهنگ و منظور نویسندهء مبدأ از ملزومات ترجمه است. چه بسا کسانی که به زبان دوم خود مسلط‌اند ولی نمی‌توانند به زبان اول خود، روان و بی دست‌انداز برگردانند.
قریحهء درک حس نویسندهء مبدأ، یا تا حدودی درک آن، بیشتر به درد مترجم می‌خورد تا حفظ کردن لغات.
من این مطلب را بیشتر به این دلیل شروع کردم که بگویم چقدر ترجمه از روی ترجمه سخت است. بیشترین دشواری که تا به حال در ترجمه با آن رو‌به رو بوده‌ام، ترجمهء متونی است که از زبانی به انگلیسی ترجمه شده است، یا در متون اقتصادی و حقوقی، در ابتدا فردی نوشته، که زبان اولش انگلیسی نیست (مثلاً مقاله‌هایی که برای امتیازهای آکادمیک می‌نویسند و در نشریه‌های معتبر تخصصی چاپ می‌کنند.).
در این جور متن‌ها، سردرگمی ما که به زبان سوم برمی‌گردانیم، کم نیست.
مترجم اولی، دلیلی ندارد که بدون لغزش ترجمه کرده باشد. ما همه می‌بینیم که در ترجمه‌های مترجمین خوب خودمان هم لغزش‌هایی وجود دارد. ولی در ترجمه از روی ترجمه، معلوم نیست چه اتفاقی خواهد افتاد یا چه بلایی سر متن اولیه خواهد آمد. یک دومینوی غلط همین‌طور ردیف می‌شود و علاوه بر آن، لغزش‌های مترجم (دوم) هم به آن اضافه می‌شود.
چه خوب می‌شود اگر مترجم بتواند در این موارد، یا ترجمه‌های دیگری را هم در اختیار داشته باشد، یا متن اصلی را، همان که به زبانی‌است که آشنایی ندارد. چون در این متن هم نقطه‌گذاری، تأکید ها و واژه‌های دو پهلو و از این قبیل را می‌توان مقایسه کرد.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

salam.
man kama bish text haye shoma ro khundam.texte tarjome ali bud.man ke khodam motarjemam kheyli khosham umad.ali bu.be alireza salam beresunid