اقدام مشکوک
ترجمهای که از داستان بارتلمی در این جا گذاشتم، جداً بنا به توصیهء نویسندهء صاحب نام و معتبری بود. ایشان یک روز به من ایمیل زدند و ضمن اظهار لطف گفتند که ترجمههایم را در اینترنت در دسترس بگذارم چون ار نظر ایشان از خیلی از ترجمههای آدمهای تازهکار بهتر بود. نمیدانم هنوز هم به من سرمیزنند یا نه. در هر حال بنده هم که به نظر خودم هنوز در حال دستگرمی هستم دل به دریا زدم و آن داستان را پست کردم و هم در اینجا و هم در یک گروه نظر دوستان را خواستم و پژمان هم با لطف بیپایانش من را ممنون خود کرد.
چند روز پیش، نور دیده این پست خوابگرد را دیده بود ( پست بعدیاش همان است که هندوانه زیر بغل همدیگر گذاشتهاند) و کامنت پژمان را پیگیری کرده بود و دیده بود یکی از اعضای گروه بعد از بنده مبادرت به اقدام مشکوکی کرده و همین داستان را با تغییراتی در ترجمه (فکر کنم برای اینکه بقیه قدر ترجمهء من را بدانند!!) و ذکر اسامی به انگلیسی (یعنی متن را داشتم و ربطی هم به لینکی که پژمان به متن اصلی داده، ندارد) چاپ کرده و در هفتان احتمالاً با همان هندوانههای مذکور در فوق، معرفیاش کرده است.
پست نور دیده را که دیدم، تذکرات مختصری توی گروه دادم که این رسمش نیست و بهتر است از راه برسند و یک کم عرقشان خشک شود، بعد دست به چنین اقدامات مشکوکی بزنند و آن فرد هم نه گفت ها و نه گفت نه.
شنبه، مرداد ۲۱، ۱۳۸۵
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
مرغ آمین عزیز،
سلام. از لطفی که به من داری خیلی ممنون. ولی راستَش نه من و نه ترجمههاىَم در این حد ها نیستیم. من نه حرفهام مترجمي است نه تحصیلات رسمی در زمینهء ترجمهدارم،"صید ِلاغرم".
شاد باشی
ارسال یک نظر