پنجشنبه، تیر ۱۵، ۱۳۸۵

اندر باب کشش مختصر در شاخ و شانه‌ آزادی‌خواهان سابق

فردی از تبار پر آوازهء «بورقانی» قدم رنجه فرموده به این کلبه خرابه تشریف فرما شده‌ و از سر بنده‌نوازی این‌جانب را «برادر» خطاب کرده‌اند. ظاهراً چیز دندان‌گیری که به کامشان هم شیرین‌ بیاید نیافته و در اعتراض به مطلب کوتاه این‌جانب دربارهء مرشدشان مهاجرانی، پرسیده‌اند: شما کی هستید. و بلافاصله شمار اندک بازدید کننده‌ها و کامنت‌گذاران را به رخ شرمسار این‌جانب کشیده‌، و برای جبران و دل‌خوشی بنده، سه بار کامنت فرستاده‌اند تا لااقل پیش دیگران این‌همه سرافکنده نباشم. خدا رحم کرد که ایشان ثروت و درآمدم را به رخم نکشیدند که تنها چیز قابل شمارش و نظر گیر ِ بنده، همانا تعداد آجرهای ساختمان مسکونی‌ام است که به دلیل ارتفاع، شاید از تعداد آجرهای اعلای یک ویلای لندنی بیشتر باشد. اما ممکن هم هست پرسیده باشند که: "کی هستید؟" خوشبختانه دولت فخیمه امکان ردیابی را فراهم کرده است تا هرآینه آزادی‌خواهی از زمرهء مریدانِ مرادانِ لندن نشین، به تریج قبایش بر خورد، با ردیابی، متعدی را به سزای اعمالش برساند.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

روح بازیگوش :
قابل توجه اونی که میخواسته بدونه این برادر بزرگوار کی هستن :
صرف نظر از جنسیتشون که احتمالا به نظر جنابعالی فقط برادرها میتونن از صفات اعلا برخوردار باشن , متاسفانه با وجود برادر نبودن , انسان هستن .
دوما در حرف حساب زدن رودست ندارن . بنابراین طبق فرمودهء حضرت علی که گفتن نگاه نکن کی میگه , بلکه نگاه کن که چی میگه , چون حرفهاشون حرف حسابه لذا اصلا و ابدا مهم نیست که کی هستن .
سوما من وبلاگهایی رو میشناسم که هزار نفر براشون کامنت میذارن , اون هم فقط بدلیل اینکه چرت و پرت مینویسن ! بنابراین تعداد کامنتها اصلا و ابدا دلیل بر اون نتایجی که شما گرفتین نمیشه .
بقول یکی از رفقا همین .