همیشه افرادی هستند که استدلال کنند حقیقت مصلحت نیست، ضد سازندگی است، تجملات است. (به این میگویند تفکر عملی یا سیاسی.) و از طرف دیگر، افرادی که حسن نیت دارند، آنچنانکه انتظار میرود، نسبت به دست شستن از قبول مسؤلیتها، عقیدهها و انتصابات که آرمانگرایی فراوانی در آنها صرف شده، بیعلاقهاند. موقعیتهایی به وجود میآبد که در آن حقیقت و عدالت به نظر ناسازگار میآید. حتی در مقابل درک حقیقت مقاومت بیشتری وجود دارد تا تصدیق مطالبات عدالتخواهانه. برای مردم به نظر بسیار آسان میآید که حقیقت را تشخیص ندهند، به خصوص وقتی درک حقیقت به این معنی باشد که از جامعهای که بخش ارزشمند هویت آنها را تأمین کرده است، دل بکنند یا طرد شوند.
سوزان زُنتاگ